♨️ ابیاتی از شعر «در مدح ولی عصر(عج)»
دوستان! آمد بهار عیش و فصل کامرانی
مژده آورده گل و خواهد ز بلبُل مژدگانی
و آن بنفشه بین، پریشان کرده آن زلف مُعطّر
کرده دلها را پریشان همچو زلفیْن فلانی
زین سبب، بنگر سر خجلت به زیر افکنده، گوید:
من کجا و طُرّهٔ مشکین و پرچینِ فلانی؟
حضرت #صاحب_زمان، مشکوٰة انوار الهی
مالک کوْن و مکان، مرآتِ ذات لامکانی
مظهر قدرت، ولی_عصر، سُلطان دو عالم
قائم آل مُحمّد، مهدی آخر زمانی
با بقاءِ ذات مسعودش، همه موجود باقی
بیلحاظ اقدسش یکدم، همه مخلوق فانی
خوشهچین خرمن فیضش، همه عرشیّ و فرشی
ریزهخوار خوان احسانش، همه انسیّ و جانی
از طفیل هستیاش هستیِّ موجودات عالم
جوهریّ و عقلی و نامیّ و حیوانیّ و کانی
از ضیائش ذرّهای برخاست، شد مهر سپهری
از عطایش بدرهای گردید، بدر آسمانی
بهر تقبیل قدومش انبیا گشتند حاضر
بهر تعظیمش کمر خم کرد چرخ کهکشانی
گو: بیا، بشنو به گوش دل ندای «اُنظُرونی»
ای که گشتی بیخود از خوفِ خطاب «لَنْ ترانی»
#جمعه میگوید: من آن یارم که دائم در کنارم
#نیمه_شعبان مرا داد عزّت و جاهِ گرانی
عقل گوید: باش خامُش، چند گویی مدح شاهی
که سُروده مدحتش حق، با زبان بیزبانی
ای که بی نور جمالت نیست عالم را فروغی!
تا به کی در ظلِّ امر غیبت کُبریٰ نهانی
پرده بردار از رُخ و ما مُردگان را جان ببخشا
ای که قلب عالم امکانی و جانِ جهانی!
#شعر
#دیوان_اشعار_امام
#انتظار
#نیمه_شعبان
? بازخوانی بدون تحریف مواضع امام خمینی