? آیتالله محمد سند بحرانی از استادان مطرح حوزه نجف:
? اگر حالت سنتی از بین برود، خلاقیتها و وزنههای علمی هم از بین میرود
? یکی از ویژگیهای حوزهی نجف (بهلحاظ ساختار آموزشی) وجود سه فضای «آکادمیک محض»، «سنتی محض» و «میانهی آکادمیک و سنتی» است. از لحاظ جغرافیایی آنجایی که نزدیک به حرم است، سنتی محض است؛ مقداری آنطرفتر ـ بین نجف و کوفه، ابتدای کوفه ـ میانه است؛ و کوفه آکادمیک محض است. این تنوع سهگانه، تکاپو و خلاقیت را زیاد کرده است؛ زیرا هیچ اجباری در آن نیست و هرکسی حسب رغبت خودش عمل میکند و به همین دلیل هر سه فضا حفظ شده است. مربوط به الآن هم نیست؛ حدودا از ۷۰ سال چنین وضعیتی بوده است. اگر وضعیت سنتی را تبدیل به آکادمیک یا آکادمیک را تبدیل به سنتی کنیم، به مشکل برخواهیم خورد. این وضعیت سهگانه در نجف، خودش یک حالت تفاعل و تکامل نقشها با یکدیگر را ایجاد میکند و ویژگی بسیار خوبی است. اما این وضعیت در حوزه قم به هم خورده است. نه تنها در قم، بلکه در حوزههای اصفهان، مشهد، تهران و… . من به دوستان جامعهی مدرسین هم عرض کردم که این خوب نیست.
? اگر حالت سنتی از بین برود، به دنبال آن خلاقیتها و وزنههای علمی از بین میرود و این خطرناک است. مثالی برای شما بزنم؛ پس از مرگ طنطاوی (شیخ الازهر) مدتی بحث این بود که چه کسی کاندیدا شود برای جایگزینی. یک میزگردی برپا شد. یکی از کاندیداها با یک مجری که یک ستاره و چهرهی لائیک مصر بود ـ که مشخص شد غیرت دینی همین فرد لائیک عجیب و قویتر از آن کاندیدا بود ـ چالشی داشتند که یک ساعت و نیم به طول انجامید. آن چهرهی لائیک گفت: «علت اینکه مصر رهبری جهان عرب و اسلام را داشته است، رژیم مصر نبوده؛ بلکه رهبری الازهر بوده است. علت رهبری الازهر هم آن وزنههای علمیای است که در جهان عرب و جهان اسلام پمپاژ میکرده است. از زمانی که الازهر از وزنههای علمی تهی شد و دیگر آن شیران علمی را تحویل نمیداد، رهبریاش نیز از بین رفت و درنتیجه رهبری مردم و رژیم مصر بر جهان عرب و جهان اسلام از بین رفت». نکتهی عجیبی است. از او پرسیدند که علت و درمان آن چیست؟ گفت: «از فلان سال میلادی که الازهر آکادمیک شد، دیگر ـ از جهت مایهی علمی ـ خالی شد؛ و هنگامی که این اتفاق افتاد و به دنبال مدرک، پست و پول و… افتادند، آن مایهی علمی از بین رفت».
? ۴۰ سال پیش در زمان آقای گلپایگانی و آقای مرعشی را درنظر بگیرید؛ فضای سنتی به این معنا بود که یک نفر گاهی مغنی را ۳۰ بار درس داده است؛ یا لمعه را چندین بار درس داده است. البته امتحانات سنتی بود که به بحث شهریه مربوط میشد و اتفاقاً از لحاظ کیفیت بسیار بالاتر از امتحانات الآن بود. همانطور که آقایان جوادی، شبیری و مکارم میفرمایند، قبلاً از لحاظ کیفیت بسیار بهتر بوده است. چقدر نگران بودند که با آکادمیک شدن، فضای علمی بیکیفیت نشود. فضای سنتی با آن مراقبتهای سنتی، از جهت کیفی بهتر و مؤثرتر است و البته خودجوش؛ زیرا در آن، طلبه ارزش را در مدرک نمیداند و اگر مدرک هم به او بدهید، آن را قبول ندارد. از بین بردن این فضای سنتی اشتباه است.
? من امتحان آکادمیک را قبول ندارم؛ امتحان سنتی را قبول دارم. طلبه باید خودجوش باشد؛ کتاب بنویسد.
? تنوع علوم در حوزه قم زیاد است؛ در نجف به این صورت گسترش پیدا نکرده است. همچنین مؤسسات آکادمیک قم هم بسیار قویتر از نجف هستند. هرچند همانطور که عرض کردم، قبل از بهوجود آمدن این فضای آکادمیک، یعنی در حدود ۴۰ سال قبل، حوزهی قم تکاپوی بسیار قوی و خروجیهای خوبی داشت!
? کارشکنیهایی برای مهاجرت طلاب قم به نجف وجود دارد؛ هم از طرف حوزهی قم و هم متأسفانه از طرف بعضی اطراف نجف. اطراف یعنی آنهایی که مدیریت در دست آنهاست. بسیار به کندی کار را انجام میدهند.
متن کامل مصاحبه : http://m-feqhi.ir