غیبت از منظر آیات و روایات
استاد راهنما:
سرکار خانم صادق
استاد داور:
سرکار خانم فلاح زاده
نگارنده:
سمیه کلانتری
سال تدوین
1395
چکیده
غیبت به کسر غین، سکون یاء و فتح باء ریشه اش غیب است، غیب، یعنی آن چه پنهان است و فقط خدا از آن آگاه است، تحقق موضوع غیبت زمانی است که برادر دینی طوری یاد شود که موجب رنجش و ناراحتی او شود، نکته قابل توجه این که اولاً غیبت شونده باید غایب باشد حال اگر حاضر باشد و ملتفت نباشد در حکم غایب است؛ ثانیاً آن چه پشت سر برادر مؤمن گفته می شود عیب باشد و عیب میتواند آشکار یا پنهان باشد و در عیب آشکار باید تحقیر قصد شود و ثالثاً عیب باید در فرد باشد وگرنه معنای دیگری به خود میگیرد، طبق ادله اربعه غیبت حرام است، هم چنین شرکت در مجلس غیبت و گوش دادن به آن با رضا و رغبت نیز حرام است؛ علمای اخلاق و هم چنین فقها اتفاق نظر دارند که مواردی پیش میآید که غیبت کردن در آن جایز و حتی واجب خواهد بود و این به خاطر عوارض خاصی است که بر غیبت مترتب میشود، گاهی انسان به اشتباه غیبت کردن خود را از موارد جواز غیبت میداند در حالی که این گونه نبوده و رفتار او حرام است. غیبت پیامدهای زشت و آزار دهنده ای برای غیبت کننده و غیبت شونده به بار خواهد آورد که میتوان آن را به دو دسته دنیوی و اخروی تقسیم کرد. معمولاً انگیزه های متعددی انسان را به غیبت وامیدارد که تعدادی از این عوامل در حق عموم مردم و تعداد دیگری در حق بندگان خاص خدا میباشد. انسان میتواند با سه روش علمی و عملی و از راه قرآن، غیبت را درمان کند و برای کفاره و جبران غیبت هایی که در گذشته مرتکب شده است استغفار کند و از صاحب حق حلیت بطلبد.