? سرمقاله ی ششمین شماره ی مجله ی(دانش نامه ی علوم قرآن وحدیث)
برای جلوگیری از انحراف در هر مکتبی پایه هایی تعریف می شود که بقای دین به آن وابسته است. این پایه ها به مثابه ی ستون فقرات، پیکره ی جامعه را از هر گزندی مصون می دارد.
اگر از اندیشمندان حیات بشری این پرسش را مطرح کنیم که قوام دین خداوند به چیست، هر کسی از ظن خود به این پرسش پاسخ خواهد داد و به یقین افراط و تفریط هایی در سخن آنان به چشم می خورد.
دین ما به عنوان کاملترین آیین، صاحبانی دلسوز دارد که قوام دین را بر چهار اصل بنیادین تعریف کرده اند. در روایتی از امام باقر(علیه السلام) که سه تن از اصحاب اجماع در شمار ناقلان آن است، از قول امیرالمؤمنین(علیه السلام) در کلامی جامع، این اصول بیان شده است:
«حدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام) قِوَامُ الدِّينِ بِأَرْبَعَةٍ: بِعَالِمٍ نَاطِقٍ مُسْتَعْمِلٍ لَهُ وَ بِغَنِيٍّ لَا يَبْخَلُ بِفَضْلِهِ عَلَى أَهْلِ دِينِ اللَّهِ وَ بِفَقِيرٍ لَا يَبِيعُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ وَ بِجَاهِلٍ لَا يَتَکبَّرُ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ فَإِذَا کتَمَ الْعَالِمُ عِلْمَهُ وَ بَخِلَ الْغَنِيُّ بِمَالِهِ وَ بَاعَ الْفَقِيرُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ وَ اسْتَکبَرَ الْجَاهِلُ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ رَجَعَتِ الدُّنْيَا إِلَى وَرَائِهَا الْقَهْقَرَى فلَا تَغُرَّنَّکمْ کثْرَةُ الْمَسَاجِدِ وَ أَجْسَادُ قَوْمٍ مُخْتَلِفَةٍ قِيلَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ کيْفَ الْعَيْشُ فِي ذَلِک الزَّمَانِ فَقَالَ خَالِطُوهُمْ بِالْبَرَّانِيَّةِ يَعْنِي فِي الظَّاهِرِ وَ خَالِفُوهُمْ فِي الْبَاطِنِ لِلْمَرْءِ مَا اکتَسَبَ وَ هُوَ مَعَ مَنْ أَحَبَّ وَ انْتَظِرُوا مَعَ ذَلِک الْفَرَجَ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل.» (شیخ صدوق، الخصال، ج1، ص197) یعنی: امير المؤمنين (علیه السلام) فرمودند: دين با چهار کس برپا است: دانشمند گويا که به دانش خويش عمل کند؛ و ثروتمندى که از ما زاد ثروتاش دريغ نورزد؛ و فقيرى که آخرتش را به دنيا نفروشد؛ و نادانى که از فراگیری علم تکبر نکند.
پس هنگامى که دانشمند دانش خويش را پنهان کند و ثروتمند به مال خود بخل ورزد و فقير آخرتش را بدنيا بفروشد و نادان از دانشطلبى تکبر نمايد، دنيا به عقب باز گردد، بنابراين زياد شدن مسجدها و رفت آمد اجساد مردم در آنها شما را فريب ندهد.
سوال شد: يا امير المؤمنين! زندگى در اين زمان چگونه است؟ فرمود: با آنان در ظاهر درارتباط باشید، ولى در باطن مخالفت کنيد، براى انسان، همان مىماند که کسب کرده و او با کسى است که دوستش دارد و با اين حال، همواره منتظر فرج از سوى خداوند باشيد.
امام علی(علیه السلام)به عنوان نخستین پایه، به علم اندوزی اشاره می کند، آن هم با قید عمل عالم به آن چه می داند؛ بنابراین یکی از پایه های استوار حفظ قوام دین، عالم سخنوری است که به موعظه بسنده نمی کند بلکه دانش خود را در زندگی به کار می بندد؛ به نظر می رسد تقدیم و تأخیر این روایت بیشتر در فهم آن به ما کمک می کند، چون ثروتمندی که اضافه بر نیاز خویش را از دیگر مسلمانان دریغ نکند باید با علمِ عالم و البته اهتمام خویش به این جایگاه برسد؛ فقیران جامعه باید نیک تربیت شوند تا در حال تنگدستی هرگز آخرت خویش را به دنیا نفروشند؛ و جاهلان روزگار باید تکبر را ذبح کنند و دانش جو شوند تا با حماقت خود به دیگر اعضای جامعه آسیب نرسانند؛ به این ترتیب می توان گفت محور هر چهارپایه ی قوام دین، به «علم» است.
جامعه ی مرتجع زمانی شکل می گیرد که افزایش تعداد مساجد و فراوانی شرکت کنندگانِ آن، هدف اصلی مردم و مسئولان جامعه باشد و تجویز دین برای برون رفت از این مشکل، اهتمام به دانش اندوزی و دانش افزایی تؤام با عمل است.
با امید به این که فرج و گشایش خداوندی فرا رسد تا علم و معرفت جایگاه واقعی خود را پیدا کند شماره ی ششم مجله را می گشاییم.
«اللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَ وَلِيِّک وَ ابْنِ وَلِيِّک وَ اجْعَلْ فَرَجَنَا مَعَ فَرَجِهِ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين» (شیخ صدوق،الفقیه، ج2،ص607)
منابع
1. ابن بابويه، محمد بن على، الخصال، مصحح: على اکبر غفارى، قم: جامعه مدرسين، چاپ: اول،1362 ش.
2. همو، من لا يحضره الفقيه، مصحح: على اکبر غفارى،قم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، چاپ: دوم، 1413 ق